گلوی وطن

ساخت وبلاگ
 

ساقی بیا که غصه بریده امان ما

مطرب بزن که ریخت به هم سازمان ما

ما در پیاله عکس کسی را ندیده ایم

ای بی خبر ز غلظت ته استکان ما

بیهوده نیست آب دهان قورت می دهیم

قاپیده اند از کف ما تکه نان ما

ترسم که صرفه ای نبرد روز بازخواست

فرمایشات مفت ز نفت گران ما

هرگز نمیرد آنکه فقط زنده مانده است

از زندگان چه مانده که از مردگان ما

ما خود در این دیار نداریم جای امن

افتاده امنیت پی جا و مکان ما

بیرونمان اگر چه زد آتش به جان خلق

سوزانده است داخل مردم میان ما

ترساندمان اگر چه بسی چشم شوخ و شیخ

ربطی ولی به ترس ندارد تکان ما

ای باد اگر به خارج شهر آمدی بگو

طوفانی است باز همان همچنان ما

ما را قلم روایت خط مقدم است

اسطوره دفاع مقدس بیان ما !

دل رفته در قبیله لیلی به روی مین

افتاده در جزیره مجنون روان ما

هر چند لابه لای نشان و ستاره ها

مفقود بی اثر شده نام و نشان ما

ما را به استخوان و پلاک احتیاج نیست

ثبت است در گلوی وطن استخوان ما

                                            رحیم رسولی

مثنوی 32 بیتی الفبا....
ما را در سایت مثنوی 32 بیتی الفبا. دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : siahkhan بازدید : 135 تاريخ : يکشنبه 7 آبان 1396 ساعت: 16:26